باز هم درماه خون تعزیه ماه ماتم ماه گریه مرثیه
نوبت حزن وفغان دیگریست باید ازنوبهرعاشورا گریست
بایدازنودرس گیریم ازحسین ازقیام وجنگ آن نوردوعین
ماچه فهمیدیم ازکرب وبلا حرفها داردحسین درنی نوا
ای دریغا از ستم برآن کسی که نداردجزخدایش اوکسی
لحظه ای فکرودرنگ ای هوشیار تابفهمی نهضت عاشور یار
ظلم و بیداد و ستم را بنگری وزکنارش بی مهابا بگذری
لعن حق باشدروا زین معصیت شایعت یا بایعت یا تابعت
غزه وطفلان بی جرم وگناه آتش وخون وزنان بی پناه
یادم آرد ازرباب و اصغرش کودک و باران تیر برهنجرش
یادم آمدازخیام سوخته دختری ودامنی افروخته
یادم آمد قحطی آب روان تشنگی و ناله های کودکان
گر به چشم معرفت توبنگری غزه گشته کربلای دیگری
شاعر محسن فلاح
|